سیدمسعود راد (روانشناس) 9231502
رفتارهای درست تربیتی
انتقادهای کلامی سازنده
میگویند پادشاهی در خواب دید که همهی دندانهایش به یکباره از دهانش بیرون ریخته است. بسیار آشفته و وحشتزده از خواب پرید. صبح دستور داد خوابگزاری را به دربار بیاورند تا خواب او را تعبیر کند. خوابگزار پس از شنیدن خواب گفت: «زندگانی امیر دراز باد! همهی نزدیکان و خویشانت پیش از تو خواهند مرد؛ بهطوری که هیچکس برایت باقی نخواهد ماند!» شاه خشمگین شد و گفت: «این مرد را ببرید و صد ضربه شلاق بزنید!» بعد فرمان داد خوابگزار دیگری بیاورند. خوابگزار دوم وقتی خواب را شنید، گفت: «تعبیر خواب چنین است که امیر عمری بسیار طولانی خواهد داشت؛ عمری بس طولانیتر از همهی خویشان و نزدیکان!» شاه گفت: «سخن یکی است، ولی عبارت را با عبارت فرق بسیار است. به این مرد صد دینار پاداش بدهید!»
نکتهی ظریف: مخالفت با رأی و نظر فرزندان، زمانی مفید و سازنده است که ما به نظر آنها احترام بگذاریم و به آنها نیز حق انتخاب بدهیم؛ در غیر اینصورت، آنها نیز با رأی و نظر ما تضادورزی میکنند.
لطمه نزنیم
انتقادهایی که ما والدین از فرزندان خود داریم، اغلب با روشی نادرست مطرح میشود و تأثیر مثبتی بر افکار و رفتار آنها ندارد و فقط رابطهی میان ما و فرزندمان را خراب میکند. نازنین پانزده ساله با مادرش برای خرید لباس به بازار میرود. به گفتگوی آنها دقت کنید:
نازنین: «چه بلوز زیبایی؟!»
مادر: «کجای این بلوز زیباست؟ نه رنگ قشنگی دارد و نه طرح درست و حسابی!»
نازنین: «خیلی هم قشنگه!»
مادر: «خیلی بیسلیقهای نازنین!»
نازنین: «بهنظر من هم شما بیسلیقهاید. اصلاً میدونی چیه مامان، ما حرفهای هم رو درک نمیکنیم. ما مال دو نسل متفاوتیم و توی همهچی با هم اختلاف نظر داریم!»
نتیجهگیری غلطی که نازنین، از انتقاد نادرست مادرش دارد، به روابط عاطفی آنها لطمهای جدی وارد میسازد. این انتقاد نمونهای از یک اظهار نظر و انتقاد غلط است، زیرا سلیقههای افراد با هم متفاوت است و هیچ ضرورتی ندارد که افراد، سلیقههای یکسانی داشته باشند. این مادر میتوانست بهنحوی نظر متفاوت خودش را مطرح کند که نه مجبور باشد به شخصیت دخترش بی احترامی کند و نه به رابطهی عاطفی خود و دخترش لطمهای وارد سازد. حال به این گفتگو توجه کنید:
نازنین: «چه بلوز زیبایی؟!»
مادر: «اِ، تو فکر میکنی زیباست؟»
نازنین: «بله، خیلی زیباست!»
مادر: «چه چیز این بلوز، تو رو جذب کرده؟»
نازنین: «هم رنگش قشنگه، هم طرحش!»
مادر با تبسم میگوید: «خیلی جالبه! ما سلیقههامون کاملاً با هم فرق میکنه! چون از نظر من هم رنگش زشته و هم طرحش!» و بعد ادامه میدهد: «برای همینه که هرکسی باید خودش لباس خودش رو انتخاب کنه.»
آزادی باطنی
وقتی این مادر اظهار نظر خود را اینطور بیان میکند: «خیلی جالبه، ما سلیقههامون کاملاً با هم فرق میکنه!»، به فرزندش اعلام میکند که قصد ندارد چیزی را به او تحمیل کند و فرزندش در انتخاب خود، کاملاً آزاد است. جملاتی مانند: «تو یکجور احساس میکنی، اما من جور دیگر»، «ما دربارهی این موضوع احساسات متفاوتی داریم»، «فکر تو از نظر تو درست است ولی نظر من این نیست» یا «من به نظر تو احترام میگذارم، اما خودم نظر دیگری دارم»، در فرزندان ما احساس خوبی ایجاد میکند تا از درون باور، داشته باشند که واقعاً آزادند و میتوانند آنطور که دوست دارند، فکر کنند و خطر ازدست دادن محبت و موافقت والدینشان آنها را تهدید نمیکند. گاهی ما والدین با انتقاد غلط و غیر ضروریِ خود، در فرزندانمان احساس گناه ایجاد میکنیم و این احساس گناه، آنها را از ما دور میکند.
مادر: «پسرم، بهتره بعد از ناهار، بری درسهات رو بخونی!»
حمید: «نه مامان؛ من و دوستم حامد، قرار گذاشتیم بعد از ناهار، اول بریم پلیاستیشن بازی کنیم و بعد درسهامون رو بخونیم.»
مادر: «یعنی چی؟! بیخود قرار گذاشتید؛ اول درس، بعد بازی!»
حمید: «هیچم بیخود نکردیم. اول باید بازی کنیم تا خستگیمون در بره و بعد درس بخونیم.»
مادر: «تو حق نداری چنین کاری بکنی! بهخدا اگر اول بازی کنی، شب به بابات میگم تا تکلیف من رو با تو روشن کنه.»
آزادی بیرونی
در مورد بالا، اگر مادر بخواهد از پسرش انتقاد کند و درعینحال به حق انتخاب او نیز احترام بگذارد، باید به گونهی زیر با فرزندش گفتگو کند.
مادر: «پسرم، بهتره بعد از ناهار بری درسهات رو بخونی!»
حمید: «نه مامان؛ من و دوستم حامد، قرار گذاشتیم بعد از ناهار، اول بریم پلی استیشن بازی کنیم و بعد درسهامون رو بخونیم.»
مادر: «بهنظر من قرار خوبی نگذاشتید؛ پسرم؛ چون بعد از بازی خسته میشید و درسهاتون رو خوب یاد نمیگیرید.»
حمید: «ولی بهنظر من وقتی بازی میکنیم، خستگیمون در میره و بعدش بهتر درس میخونیم!»
مادر: «خب، میبینم که نظراتمون کاملاً متفاوته. البته من به نظر تو احترام میذارم تا همانطوری که فکر میکنی درسته، عمل کنی، ولی دوست دارم قبل از این کار، باز هم به نظر من فکر کنی و اگر احساس کردی که حرف من درسته، اول با هم درسهاتون رو بخونید و بعد بازی کنید.»
اکثر کودکان با چنین برخوردی به نظر والدین احترام میگذارند و سعی میکنند مطابق نظر آنها رفتار کنند. باید بدانیم که مخالفت صریح و گرفتن آزادی انتخاب از فرزندان، آنها را عصبی میکند و با تضادورزی و لجبازی با فرمانهای ما برخورد خواهند کرد.
نتیجه: زمانی که با نظر فرزندمان مخالفت میکنیم و آزادی انتخاب به او نمیدهیم، او را از خود دور میسازیم. والدین هوشیار و آگاه، همیشه اختلاف نظر خود را با شجاعت و صراحت به فرزندانشان اعلام میکنند، ولی هیچگاه حق رأی و انتخاب را از آنها نمیگیرند. آنها همیشه از فرزندانشان میخواهند که در مورد نظرات آنها فکر کنند و بعد آزادانه انتخاب کنند.